چند راهکار برای اینکه حسرت گذشته را نخوریم
تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۰۰۰۷۱
حسرت و پشیمانی اهمیت شناسایی احساسات و دلایل حسرت خوردن ۱- شیوه زندگی ۲-شرایط شغلی و خانوادگی ۳- فرزندآوری و ازدواج راهکارهایی برای رهایی از حسرت گذشته سخن آخر درمورد رهایی از حسرت گذشته
به گزارش اقتصاد آنلاین؛ با گذشت زمان حسرت و پشیمانی می تواند به بارهای دردناک تبدیل شود که با شادی فعلی شما تداخل پیدا می کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حسرت و پشیمانی چیست؟ پشیمانی یک روش خودانتقادی ناکارامد از تفکر یا احساسی است که در آن شما خود را برای چیزهایی که اتفاق افتاده است سرزنش می کنید. پشیمانی سازنده می تواند به شما کمک کند رفتار خود را برای آینده تغییر دهید.
پشیمانی غیر سازنده جایی که شما به طور کامل خود را سرزنش می کنید می تواند تنش مزمن ایجاد کند که منجر به مشکلات سلامتی می شود.
حسرت خوردن شامل چیزهایی می شود که در گذشته انجام داده اید و نتیجه مطلوب نداشته است و یا انجام نشده است و فرصت آن از دست رفته است. به عنوان مثال شما حسرت رد کردن پیشنهاد شغلی را می خورید که سال ها قبل دریافت کرده اید.
در این زمینه بخوانید؛
آدم های موفق این وابستگی ها را کنار می گذارند!
چجوری می تونیم تنفر از دیگران رو از دلمون بیرون کنیم؟
این ۷ رفتار؛ شما را در جامعه عزیزم و محترم می کند!
احساسات ناشی از حسرت را شناسایی کنید. تجربه این احساسات از فردی به فرد دیگر متفادت می باشد اما به صورت کلی احساسات حسرت و پشیمانی شامل: غم، از دست دادن، خشم و عصبانیت، شرم و اضطراب است.
اهمیت شناسایی احساسات و دلایل حسرت خوردنبرای رهایی از حسرت گذشته باید دلایل این حسرت خوردن را به خوبی بشناسید. به عنوان مثال وقتی فرد فکر انجام دادن یا ندادن یک عمل در گذشته را نشخوار می کند، به این معنا که در مورد این رویداد اکثر مواقع روز فکر می کند احساس شکست و ناامیدی به سراغ او می آید.
در مورد آنچه که انجام داده است یا به زبان اورده است؛ در مورد آنچه که آرزو داشته است ای کاش به طور متفاوتی انجام می شد تا وضعیت فعلی او را تغییر دهد.
بازنگری مداوم و حسرت خوردن دائمی موجب عدم کنترل اضطراب می شود و منجر به نگرانی در مورد تصمیمات آینده شده که بعدا دور باطل حسرت خوردن های تازه تر بابت از دست دادن فرصت ها تکرار می شود. شناسایی احساسات تجربه شده باعث کاهش حس حسرت و تبدیل شدن آن به موتور محرکه ای برای بهبودی اوضاع می شود. مردم به دلایل مختلف احساس پشیمانی و حسرت دارند. تجربیات متفاوت و معمولی که به شرح زیر می باشد.
۱- شیوه زندگیبسیاری از مردم در دوره هایی از زندگی با فکر کردن به شرایط فعلی زندگی پشیمان می شوند که چرا به یک کشور دیگر مهاجرت کردند و یا چرا مهاجرت نکردند. ممکن است آرزو کنند که ای کاش پیشنهاد خرید یا فروش خانه را پذیرفته بودند. به عنوان مثال شما از کشوری به کشور دیگر نقل مکان کردید به این امید که یک زندگی متقاوت تری را تجربه کنید.
اما فقط چند ماه بعد شما شغلی را پیدا کرده اید و زندگی در محله تازه آغاز شده است و هر روز احساس یکنواختی می کنید. مساله دیگر مربوط به سبک زندگی، شیوه نگرش به مسایل و غصه خوردن برای مسایل بی اهمیت و یا از دست دادن جوانی می باشد.
۲-شرایط شغلی و خانوادگیمردم گاهی از اینکه از مسیر شغلی متفاوت و پیگیری شغل های رویایی خود پیروی نکرده اند احساس پشیمانی و حسرت می کنند. حسرت اینکه پیشنهادات شغلی خاصی را رد و یا پذیرفته اند. به عنوان مثال شما هر روز به دفتر کار خود می روید و آرزو می کنید که فرصتی را برای داشتن یک شغل بهتر به دست بیاورید یا کارفرمای دیگری در کسب و کار خود داشته باشید.
حسرت خوردن از اینکه چرا در دوره ای از روابط با خانواده اختلافات خود را با یک عضو از آن یا دوست صمیمی خانوادگی حل نکرده اند به ویژه اگر فرد دیگر در این دنیا نباشد. یا آن ها پشیمان از این هستند که وقت بیشتری را با اعضای خانواده مسن تر صرف نکرده اند.
به عنوان مثال شما برای کار خود یا همسر خود چندین جا به جایی را متحمل شده اید. دوری از خانواده باعث نشد که به اندازه کافی تلاش کنید تا از طریق تماس های تلفنی یا تصویری با مادربزرگ خود دیداری تازه کنید. حالا که او درگذشته است پشیمان از این هستید که ای کاش تلاش بیشتری صرف می کردید.
۳- فرزندآوری و ازدواجبرخی از افراد ممکن است از آغاز کردن یک زندگی مستقل و تشکیل خانواده و متعاقب آن بچه دار شدن پشیمان شوند و حسرت روزهای قبل از فرزنداوری را بخورند. به عنوان مثال یک خانواده را با حضور بچه شکل داده اید زیرا صرفا می خواسته اید رویای همسر خود را تحقق بخشید.
یک سال بعد از شرایط والد بودن لذت نمی برید و رابطه شما با شریک زندگی رو به سردی گذاشته است و این برای شما رنج اور است. در نظر داشته باشید بسیاری از مادران و پدران پس از تولد نوزاد افسردگی پس از زایمان را تجربه می کنند. اگر فکر می کنید ممکن است به افسردگی مبتلا شده باشید کمک های حرفه ای دریافت کنید.
بخشی از جامعه گاهی علی رغم تصمیم اولیه مبنی بر ازدواج کردن و یا نکردن خلاف آن را انجام داده اند. یا از زمان ازدواج خود و یا از انتخاب شریک خود پشیمان هستند. برخی حتی ممکن است صرفا با انتخاب والدین خود متاهل شده باشند. شما با شوهر/همسر خود ازدواج کردید زیرا خانواده از شما و آن ها خواسته اند که تن به این ازدواج بدهید.
پس از چند سال زندگی مشترک متوجه می شوید دیدگاه های متفاوتی دارید که منافع شما را تامین نمی کند. اغلب در مورد آنچه که در طول زندگی از دست دادید و می توانستید داشته باشید حسرت گذشته را می خورید.
راهکارهایی برای رهایی از حسرت گذشتهاز درمان شناختی-رفتاری (CBT) استفاده کنید. تمرینات CBT به شما آموزش می دهد تا عادت ها و الگوهای ناسالم تفکر خود را تغییر دهید و بتوانید احساسات خود را از پشیمانی، شرم و خشم تخلیه کرده و احساسات سالم جایگزین کنید. بر روی هیجانات عاطفی موثر و کارامد در جهت بهبودی هر گونه افکار مضر و غیر مولد تمرکز کنید.
CBT برای کاهش و جایگزینی احساسات پشیمانی و اضطراب کار می کند. به جای آنکه به سادگی به خود بگویید که فکر کردن در مورد گذشته را متوقف کن و سپس ناکام بمانید از این روش برای کمک به خود در مسیر مقابله بهتر با پشیمانی به روش درست استفاده کنید.
۱-نوشتن و نام بردن حسرت ها
با وجود حس پشیمانی مردم اغلب تعجب می کنند چرا هنوز آن ها به بعضی خواسته ها عمل می کنند و به بعضی دیگر نه و این اغلب جایی است که مردم گیر کرده اند. فهرست حسرت های خود را و هر سوالی که از خود درباره چرایی رخ دادن و ندادن آن ها دارید فهرست کنید.
به عنوان مثال شما تعجب می کنید که چرا رفتار خاصی در یک موقعیت از شما سر زده است. از طریق لیست می توانید پیگیری کنید و "چرا"ی سوالات را به "چه چیز بهتر بعدی" تغییر دهید.
شما ممکن است از خود بپرسید چرا من در سال گذشته کمتر به صحبت های فرزندم گوش کردم و بیشتر پرخاشگری نشان دادم؟ سپس برای چیز بعدی که قرار است جایگزین کنید فکری بکنید. به طور مثال می توانید با خود بگویید که پس از کار به دلیل خستگی آستانه تحمل بسیار کمی دارید. در آینده شما می توانید قبل از اینکه با کودک خود روبرو شوید چند دقیقه زمان بگیرید و استراحت کنید.
۲-درس گرفتن از اشتباهات و استفاده از تجارب
حسرت و پشیمانی می تواند ابزار یادگیری مهمی برای گام های بعدی تصمیم گیری در آینده باشد. سعی کنید به دنبال درس های آموخته شده باشید و تشخیص دهید که عبرت های زندگی شما را عاقل و بالغ تر می کند. به عنوان مثال اگر شما پشیمان هستید که چرا با همسر خود با احترام رفتار نمی کردید حال متوجه شده اید که بی احترامی به همسر باعث می شود او احساس وحشتناکی داشته باشد. کسب این شناخت و آگاهی شما را به یک همسر و شخص عاقل و مهربان تر تبدیل می کند.
آنچه را آموخته اید در جنبه های مختلف زندگی واقعا اعمال کنید. آنچه که حسرت آن را می خورید و بابت آن پشیمان هستید نیز ممکن است چیزهایی باشد که در مورد خود و دیگران آموخته اید. داشتن این دانش شانس انتخاب یک شیوه مشابه در آینده را کاهش می دهد. اطمینان حاصل کنید که حکمت را به دست آورده اید. به عنوان مثال اگر شما آموخته اید که بی احترامی به همسر شما باعث می شود همسر شما احساس بی اعتمادی داشته باشد دوباره آن را در آینده انجام ندهید.
۳-کنترل کردن احساس حسرت
چگونگی و شکل حسرت و پشیمانی شما از گذشته، آینده شما را تحت تاثیر قرار می دهد. در حالی که شما نمی توانید آنچه را که در گذشته اتفاق افتاده تغییر دهید می توانید انتخاب کنید که چگونه گذشته شما بر روی حال و آینده شما تاثیر مثبت بگذارد.
به عنوان مثال شما نمی توانید میزان تلاش خود برای امور تحصیلی در دانشگاه و یا تلاش برای ترفیع رتبه در محل کار را بیشتر کنید و شرایط فعلی را تغییر دهید. اینکه چقدر و چه میزان در گذشته سعی کرده اید یا نکرده اید همان جا متوقف شده است. اما می توانید انتخاب کنید که اجازه ندهید حسرت گذشته شما را در حال حاضر به احساس گناه بکشاند.
سرزنش خود به عنوان پشیمانی ناکارامد به دلیل چیزهایی که فراتر از کنترل شما به نظر می رسد آن را عمیقا به یک عادت تبدیل می کند و تمام انرژی مفید و کارساز شما را تحلیل می برد. اگر شما برای بهبودی خود و یا عمل کردن بر روی فرصت های پیش رو حرکت کنید نتیجه می گیرید.
هنگامی که از یک فرصت از دست رفته مطلع هستید حال فرصت تحصیلی باشد یا مالی و یا عاطفی، احتمال بیشتری وجود دارد که اشتباهات را در آینده اصلاح کنید.
۴-اقدامی فراتر از پشیمانی و بخشش خود
شما تنها کسی نیستید که در مورد بخشی از زندگی خود احساس پشیمانی و حسرت دارد. در نظر بگیرید که دیگران ممکن است از اشتباهات خود عبور کنند. به یاد داشته باشید که مهارت همدلی با دیگران به شما کمک می کند تا احساسات دیگران را درک کنید. ممکن است شما را به عمق چالش های خود بکشاند اما بهتر است واقعا به دیگران گوش دهید.
به عنوان مثال اگر شما در دوران نوجوانی مشغول مصرف نوشیدن سنگین الکل و یا مصرف مواد بوده اید و اکنون حسرت روزهای جوانی را می خورید درک عمیقی از اینکه فرزند شما بعد از یک شب الکل نوشیدن چه احساسی را تجربه می کند به دست می اورید و درک حرف های او برای شما آسان تر خواهد بود.
حسرت خوردن و پشیمانی بابت گذشته باعث ناراحتی نسبت به خود و دیگران می شود. به جای خسرت خوردن یاد بگیرید که خود را بابت کم کاری ها و کوتاهی های احتمالی ببخشید. شفقت با خود و مهربانی نه تنها احساس پشیمانی شما را کاهش می دهد بلکه می تواند عزت نفس شما را نیز بهبود ببخشد.
عزت نفس و اعتماد به نفس سالم برای بسیاری از زمینه های زندگی از جمله روابط شما حیاتی است. سعی نکنید حسرت خوردن را به طور کل حذف کنید. در عوض خود را با یاداوری اشتباهات و احساسات ناشی از آن رو به جلو حرکت دهید.
۵-جایگزینی حسرت از گذشته با باور به دریافت هدیه از زندگی
شما ممکن است در مورد تاسف و حسرت خود از گذشته با شکلی از اظهارات زیر فکر کنید. من باید به دست می آوردم ... . من می توانستم داشته باشم ... . من نمی توانم باور کنم ... . چرا من ... . این شکل از واگویه ها را به اظهارات قدردانی تغییر دهید.
در مورد گذشته به طور متفاوتی فکر کنید تا ذهن شروع به خالی شدن از احساس غم و اندوه حاصل از حسرت بکند. توجه کنید هنگامی که خود را با فکر یک بیانیه حسرت بار مشغول می کنید آن را به بیانیه ای از قدردانی تغییر دهید.
تغییر رویه به شما کمک می کند به شیوه ای سازنده تر درباره گذشته مانند یک نور مثبت که بر جهان شما تابیده است نگاه کنید. به عنوان مثال جمله کاش من باید به دانشگاه رفته بودم را به هنوز چندان هم دیر نیست که بتوانم به دانشگاه بروم تغییر بدهید.
یا جمله من می توانستم سعی کنم کمتر الکل مصرف کنم را با خوشبختانه هنوز می توانم سعی کنم نوشیدن الکل را متوقف کنم جایگزین کنید.
سخن آخر درمورد رهایی از حسرت گذشتهشما نمی توانید آنچه را که در گذشته اتفاق افتاده است تغییر دهید. اما قدرت انتخاب این را دارید که از لحظه الان به بعد را چگونه آن را سپری کنید. بیش از حد به خود سخت نگیرید. توانایی ها و شرایط در دسترس خود را تجسم کنید و کارهایی را انجام دهید که در راستای جبران گذشته و بهبود اینده باشد.
به دنبال گروه های پشتیبانی و یا یک مشاور به منظور کشف چگونگی تسکین از حسرت و پشیمانی باشید. شما تنها نیستید. همه چیز به دلایل مختلف و خارج از کنترل شما اتفاق می افتد. بنابراین گذشته را فراموش کرده و پشت سر بگذارید.
گاهی اوقات سخت است که چیزی را فراموش کنید و پیشرفت شما در آینده را مختل می کند. اما باید آن را با توجه به چیزهای دیگر مانند گرفتن پشتیبانی دوستان و انجام کارهای امیدبخش و ارامش دهنده انجام دهید.
اگر در هر لحظه حسرت و پشیمانی شما را به افسردگی کشانید و رفتار غیرطبیعی، عدم خودکفایی یا افکار خودکشی تبدیل شد با پزشک، روانشناس و هر شخص امین دیگری وارد گفتگو شوید.
منبع: honarehzendegiمنبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: مهارت ناراحتی خودشناسی اخبار عمومی عنوان مثال شما حسرت و پشیمانی احساس پشیمانی داشته باشید تغییر دهید حسرت خوردن همسر خود کار خود اگر شما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۰۰۰۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از زندگی در کانکس تا حسرت نیاموختهها / معلمان بجنوردی از سختیهای شغلشان میگویند
معلمانی که سالهای ابتدای خدمت را در مناطق محروم تدریس میکنند، خاطرات تلخ و شیرینی با خود به همراه دارند و از شرایط دشواری میگویند که به گفته خود آنها به ارتقای شغلی و ارتباط بهترشان با دانشآموزان منجر شده است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از خراسان شمالی، معلمان جوان بجنوردی از سالهای ابتدایی تدریسشان میگویند؛ سختیهایی که تحمل کردند و چالشهای معلمی که با تصوراتشان از زمین تا آسمان تفاوت دارد.
آنها از این میگویند که روزگار معلمی در واقعیت با آنچه در فیلمها و ذهنها میگذرد متفاوت است؛ واقعیت توأمان با زندگی در کانکس و نداشتن کمترین امکانات رفاهی در دورترین نقاط روستایی، واقعیتی که معلمان جوان تجربه میکنند حس غریبی است، دورماندن از خانه و خانواده و زندگی کیلومترها دورتر از شهر با مردمانی که سبک زندگیشان متفاوت است.
معلمان گاهی با دانشآموزانی مواجه میشوند که اختلالات یادگیری دارند یا از مشکلات جسمی رنج میبرند که این زحمت کار را برای آنها دوچندان میکند، حتی گاهی مجبور میشوند که یک مطلب را با صبر و حوصله بارها توضیح دهند.
به مناسبت روز معلم به سراغ یک زوج معلم جوان و دو معلم دیگر که سالهای نخست خدمتشان را میگذارنند رفتیم. سیدامین حسینی و آیدا حسنپور، یک زوج جوان که هر دو با مدرک کارشناسی ارشد روانشناسی، آموزگار مقطع ابتدایی هستند از خاطرات خود با دانشآموزان و یکدیگر میگویند.
زوج معلمی که خوشبخت هستندسیدامین و آیدا شش سال است که در کسوت شریف معلمی مشغول به خدمت هستند، آنها از اینکه هر دو آموزگار هستند حس رضایت و خوشبختی میکنند؛ ساعتها با یکدیگر مینشینند و در مورد روش تدریسهای نوین و مسائل آموزشی به بحث و تبادل نظر میپردازند. هر دوی آنها دیگری را همچون استادی میپندارد که میتوانند بسیاری از مهارتهای کاربردی تدریس را از او بیاموزند.
سید امین در دوران دانشگاه معلمی را شغلی طاقتفرسا تصور میکرده است و آیدا، همسرش نیز آن را لذتبخش، توامان با دلهره و نگرانی میدانست تا اینکه به مدرسه رفتند و به سبب ارتباط سازندهای که با بچهها پیدا کردند اوقاتی که در محل کار میگذرانند برایشان لذتبخش شده است، اکنون دیگر معلمی را نه دلهرهآور بلکه پر از حس خوب و پرطراوت توصیف میکنند.
سیدامین از سالهای ابتدایی خدمتش می گوید، در سال اول خدمتم، پایه ششم را تدریس میکردم و کلاسهایی که برای دانشآموزان میگذاشتم تا در آزمونهای تیزهوشان قبول شوند به ثمر رسید و تعداد زیادی از دانشآموزانم با وجود اینکه در منطقه محروم بودند توانستند به مدرسه تیزهوشان راه یابند؛ دیدن موفقیتهای آنها و قبولشدنشان در مدارس خوب، شیرینترین لحظات را برایم رقم زد.
او مشکلات خانوادگی، روحی و جسمی دانشآموزان که گاهی اوقات باعث میشود تا از توجه اصلی به درس خواندن باز بمانند را بزرگترین چالش و مسئله خود در طول دوران خدمتش میداند.
حسرتهایی که باقی ماندسیدامین و آیدا هر دو بر این باور هستند که از دوران دانشجویی خود بهتر میتوانستند استفاده کنند تا امروزه مهارت و تسلط بیشتری داشتند. سید امین میگوید: اگر به گذشته و دوران دانشجویی بازگردم تلاش میکنم که روش تدریسهای نوین را به خوبی یاد بگیرم و از تمام اساتید ممتاز آموزشی دانشگاه بهره ببرم تا بتوانم در کارم موفقتر باشم.
آیدا حسنپور نیز درباره دانشجوییاش صحبتهایی دارد، او عنوان میکند: اگر به دوران دانشجویی برمیگشتم تمام سعیام را میگذاشتم تا مطالب علمی و آموزشی ویژه معلمی را با نهایت دقت و جزئیات مطالعه و بررسی کنم تا کیفیت کار بالاتری داشته باشم.
آنها محیط مدرسه را اینگونه توصیف میکنند؛ ما معلمها در محیط آموزشی و مدرسه رابطه صمیمانهای با یکدیگر داریم و من سعی میکنم مانند یک شاگرد از تجربیات معلمهای باسابقه نهایت استفاده را ببرم تا بتوانم از راهی که آنها رفتهاند درس بگیرم و کیفیت آموزشی کلاسم را بالاتر ببرم.
همسر سیدامین از سالهای ابتدایی خدمتش میگوید و ادامه میدهد: از همان دوران دانشجویی حس خوب و امیدوارانهای نسبت به معلمی داشتم و روزشماری میکردم تا کارم را شروع کنم و بیشتر وقتم را با بچهها بگذرانم.
درک متقابل؛ بهترین ویژگی زوج معلماو می گوید: قطعاً شیرینترین لحظه برای هر معلم زمانی است که دانشآموزانش یک مطلب درسی و تربیتی را یاد بگیرند و والدین و خود بچهها از معلم رضایت داشته باشند. در سالهای اولیه خدمتم با دانشآموزانی مواجه شدم که اختلالاتی در حوزه یادگیری داشتند و این سختی کارم را دو برابر میکرد، مجبور میشدم بعضی مطالب را بارها توضیح دهم.
آیدا و سیدامین یکی از قوت قلبهایی که انگیزه و علاقهشان برای معلمی را بیشتر میکند را برخورد و احترام ویژهای که اهالی و کادر اداری محل خدمت برای معلمان قائل هستند، میدانند.
خانم معلم جوان درباره همسرش میگوید: یکی از ایدهآل های زندگی من این بود که همسرم نیز مثل خودم معلم باشد تا درک متقابلمان نسبت به یکدیگر بیشتر باشد که به ثمر رسید و اکنون همواره در فرایند تدریس با یکدیگر همکاری و همدلی داریم که همین موضوع باعث افزایش کیفیت کار و زندگیمان شده است.
شوکهایی که به معلم جوان وارد میشدبه سراغ جوان دیگری می رویم که در حرفه دبیری تازه کار است؛ محمدحسین گریوانی آموزگار مقطع ابتدایی که دو سال است در کسوت معلمی به دانشآموزان خدمت میکند. وی در خصوص اولین روزهای معلمیاش میگوید: آنچه در دوران دانشجویی از سال اول معلمیام تصور میکردم بسیار متفاوت با واقعیت بود؛ اولین ابلاغ تدریسم را که گرفتم متوجه شدم باید به روستای کاریز بروم که فاصله خیلی زیادی تا بجنورد دارد و این لحظهای مرا به فکر فروبرد که چگونه سختیهای آن را تحمل کنم.
محمدحسین وقتی برای تدریس به روستا رفت متوجه میشود که با این فاصله دور نمیتواند هر روز رفتوآمد کند و مجبور میشود روزهایی که کلاس دارد را در روستا بماند؛ روستایی که با مردم و طبیعتش غریبه است تا اینکه به تدریج با دانشآموزانش ارتباطی دوستانه میگیرد.
زندگی در روستایی دورافتاده برای او که فقط یک سال از ازدواجش گذشته بود حس دلتنگی شدیدی داشت؛ این دلتنگی زمانی بیشتر شد که پسرش هم به دنیا آمد و او مجبور بود دوری فرزند و همسرش را تحمل کند؛ او میگوید: لحظههایی به شدت حس دلتنگی و غربت احساس میکردم.
او ادامه می دهد: تصور یک نومعلم از سال اول خدمت این است که برخوردی گرم و صمیمی با او داشتهباشند، چراکه سال اول تدریسش است اما خب برای مردم روستا اینگونه نیست و نومعلمها برایشان مثل تمام معلمهایی هستند که سالیان سال آمدهاند و رفتهاند.
زندگی در روستایی دورافتاده برای او که فقط یک سال از ازدواجش گذشته بود حس دلتنگی شدیدی داشت؛ این دلتنگی زمانی بیشتر شد که پسرش هم به دنیا آمد و او مجبور بود دوری فرزند و همسرش را تحمل کند؛ او میگوید: لحظههایی به شدت حس دلتنگی و غربت احساس میکردم.
محمدحسین اولین سال از خدمتش، معلم کلاس دوم شد؛ کلاسی که حتی با حروف الفبا هم آشنایی نداشتند و او مشتاقانه به آنها درس میداد، گریوانی تماشای فرایند باسواد شدن دانشآموزانش را شیرینترین لحظات کاری خود میداند و ادامه میدهد: آنجا بود که حس ارزشمندی و موثر بودن کردم، حسی که تا آن موقع هیچوقت نتوانسته بودم تجربه کنم.
وی عاشقانه معلمی را دوست دارد و عشقش به دانشآموزان را اینگونه توصیف میکند؛ از زمانی که معلمی را شروع کردهام و لذت حضور در بین بچهها را چشیدهام؛ یکی از اصلیترین رویاهایم این است که بتوانم به نحوی با دوربین یا چیز دیگری لحظات و خاطرات خوب کلاسم را ثبت کنم.
محمد حسین تصریح میکند: گاهی اوقات بچهها حرفهایی میزنند و با همان حالات کودکانه خود صحنههای بانمکی را رقم میزنند که حتی قابلیت ساختن یک فیلم کمدی را هم دارد.
تصورات مردم از معلمی درست نیستاحمد فرامرزی، یکی دیگر از معلمان جوان بجنوردی است. او خود را افسر سپاه تعلیم و تربیت میداند؛ همان تعبیری که مقام معظم رهبری برای معلمان ایران به کار بردند. وی میگوید: تصور بسیاری از مردم نسبت به معلمان این است که در یک مدرسه خوب و با امکانات تدریس میکنند و کارشان فوقالعاده آسان است، در صورتی که این تصور درست و مطابق با واقعیت نیست.
اما او تجربه خود از معلمی را اینگونه توصیف میکند که گاهی اوقات ممکن است یک معلم در نقاطی خدمت کند که کمترین امکانات رفاهی مثل آب و برق در آنجا نباشد یا اینکه مجبور باشد چند پایه تحصیلی را به صورت همزمان تدریس کند و حتی در کانکس زندگی کند.
یکی از کارهایی که این معلم جوان قبل از شروع به کار انجام داده و خیلی به او کمک کرده است این بود که به همراه خانواده به منطقه محل خدمت خودش میرود و شرایط آنجا را از نزدیک میبیند؛ همین باعث میشود تا خود را برای شرایط سخت آنجا آماده کند و با آن وفق بدهد.
او از خاطرات زندگی در روستا میگوید و ادامه میدهد: من تنها معلمی بودم که در روستا اقامت داشتم، اهالی روستا نگاه ویژه و محبتآمیزی به من داشتند، از آوردن خوراکیهای لذیذ و رنگارنگ گرفته تا مهماننوازیهای سخاوتمندانهای که داشتند و همین رفتار آنها باعث دلگرمی و تقویت انگیزه میشد.
وقتی معلم و دانشآموز حرف همدیگر را نمی فهمندوی در سال اول معلمی در منطقه ترکمننشین و پایهاول تدریس میکرده است که به گفته خودش دانشآموزان اصلاً تسلط کافی بر زبان فارسی نداشتند و این بزرگترین چالشی بود که روبهرو شدن با آن انرژی بسیاری را از هر معلم میگیرد؛ حتی او دانشآموزی را داشته است که فقط دو کلمهی اجازه و خانه را بلد بود و باقی حرفهایش را به ترکمنی میزد.
احمد نبود امکانات و ابزارهای ضروری آموزشی و کمسوادی و بیسوادی والدین را از مهمترین مسائلی میداند که زحمتهای کارش را دوچندان میکند؛ دانشآموزان پایه اول نیاز دارند تا پدر یا مادر بخشی از فعالیت تدریس را برایشان انجام دهد که دانشآموزانش این امکان را نداشتند.
احمدفرامرزی از سال اول تدریسش دیدن قسمتهای مختلف برنامه تلویزیونی ایران را شروع کرده بود تا روشتدریس دورس مهم مثل ریاضی و فارسی را در حد خوبی یاد بگیرد.
معلمجوان توصیهای هم برای دانشجومعلمان دارد؛ او تاکید میکند: در پایان به تمام دانشجومعلمان و کسانی که میخواهند در شغل معلمی فعالیت داشته باشند توصیه میکنم که به منابع و کلاسهای دانشگاهی اکتفا نکنند و در دورههای مختلف به دنبال کسب علم و توانایی ویژه برای معلمی باشند.
کد خبر 749556